روز یکشنبه بالاخره بعد از چند روز متوالی که دلار سنگرهای مختلف قیمت را یکی پس از دیگری فتح می کرد، بالاخره عقبنشینی کمرنگی را در بازار ارز شاهد بودیم. عقبنشینیای که البته باید ببینیم میتواند مستدام باشد یا اینکه باز هم زور دلار به تلاش ها برای کنترل بازار میچربد.
به گزارش فراز، در بازه زمانی عقبنشینی قیمت دلار دو خبر توسط مراجع دولتی اعلام شد. خبر اول را خبرگزاری ایرنا اعلام کرد و بعدازظهر روز هفتم اسفندماه که سیر نزولی قیمت دلار آغاز شده بود، نوشت: «دلار اول صبح به ۶۰ هزار تومان رسید اما مداخله بانک مرکزی باعث شد قیمت دلار با عقب نشینی ۴ هزار تومانی در کانال ۵۶ هزار تومان قرار بگیرد.»
ماجرا آنطور که گزارش شده به تزریق ۷۰۰ میلیون دلار معادل حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان بر میگردد که باعث کاهش ۴ هزار تومانی قیمت ارز در بعدازظهر روز یکشنبه شد.
خبر دوم هم صبح روز دوشنبه، هشتم اسفند توسط پایگاه اطلاع رسانی دولت منتشر شد. خبر این بود: «بسته پیشنهادی بانک مرکزی برای دریافت اختیارات لازم با هدف مهار قیمت ارز و حفظ ارزش پول ملی در جلسه شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا بررسی و مورد تصویب قرار گرفت.»
مدتهاست که در ایران تلاطم بازارهای مختلف و خصوصا بازار ارز و سکه به عوامل غیر اقتصادی مانند دسیسه دشمنان و ایجاد جو روانی توسط رسانهها و کانالهای خبری نسبت داده می شود. مثلا احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد در تریبون نظام جمعه افزایش قیمت دلار را دسیسه دشمنان نامید و یا علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت افزایش قیمت ارز را در دی ماه موقتی و حاصل بازارسازی و فشارها نامید. البته که در آن زمان دلار حوالی ۳۹ هزار تومان بود.
تمرکز اصلی این توجیهات متوجه یک نکته است و آن اینکه دو عامل تحریم در درجه اول و سوء مدیریت در درجه بعدی در ایجاد این شرایط نقشی ندارند یا اینکه نقش آنها آنچنان پر رنگ و موثر نیست که تغییر شرایط بازار وابسته به تغییر در وضعیت آن دو عامل باشد.
اما معنای عملیاتی دو خبری که به آن اشاره شد چیزی نیست جز اینکه بازار ارز کشور و تلاطم این روزهای آن که منجر به سقوط ارزش پول ملی شده، مستقیما و شدیدا متاثر از دو عامل تحریم و مدیریت داخلی است. وقتی یک تزریق ۷۰۰ میلیون دلاری میتواند ظرف تنها چند ساعت تاثیر خود را در بازار ارز و قیمت دلار نشان دهد، معنای ساده اش این است که حداقل یکی از مشکلات کنونی کمبود ارز و اسکناس است. به عبارتی اگر ارز و دلار در بازار موجود باشد، سمت و سوی قیمتها به جهت دیگری است.
حالا چرا بازار دچار کمبود ارز شده و ارز کافی در داخل وجود ندارد؟ جواب چیزی نیست جز تحریمهای اقتصادی و بانکی. آیا عاملی جز این تحریمها جلوی ورود ارز به بازار و متعادل کردن اوضاع قیمتها را گرفته است؟ اولین قدم برای حل مشکلات پذیرش اصل مشکل است. زمان در همین مدت کوتاه ثابت کرده که دسیسه دشمنان و فشار خارجی، مساله نبوده بلکه آنچه مشکل اصلی و دلیل کمبود ارز است، وجود تحریمهاست.
بنابراین بدیهیترین راه برای کنترل نرخ ارز و کاهش نرخ ارز از وین می گذرد و تصمیم گیران باید بپذیرند که با حرف، خبردرمانی و فرافکنی نه تنها بازار ارز مدیریت نمیشود بلکه روزهای تاریکتری در راه است. بر تصمیمگیران نیز روشن است که اگر میشد بدون برداشتن تحریمها به بازار ارز تزریق کرد یا آن را کنترل کرد، قطعا در این یکسال و نیم گذشته صورت گرفته بود.
مشکل بعدی که داخلی بوده و هیچ ارتباطی به خارج از مرزهای ایران ندارد، نبود برنامهریزی و سیاستگذاری درست است. مسئولین اقتصادی ایران یک روز از سامانه جدید رونمایی میکنند، یک روز ارز را دو نرخی میکنند و روز دیگر سیاستهای روسی را بدون در نظر گرفتن تفاوت فاحش شرایط ایران و روسیه تقلید میکنند. وقتی همه اینها به فاصلههای کوتاه از هم اجرایی میشود و نتیجه نمیدهد، خبر از بسته جدید بانک مرکزی برای ارز میرسد. آنچه این تصمیمگیریهای کوتاه مدت و با عجله عیان میکند این است که دولت رسما راه را گم کرده و هیچ سیاستگذاری درستی برای بازار ارز ندارد.
نکته مهم این است که دولت در ابتدا باید به برنامه ریزی درست برگردد و بپذیرد راه درست آن چیزیست که در بعد از ظهر هفتم اسفند ماه رخ داد؛ یعنی تزریق ارز به بازار و این کار ممکن نیست مگر آنکه فرمان برداشتن تحریمها از وین صادر شود.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟